قیام سری بن منصور (ابوالسرایا[42]) و محمدبن ابراهیم (ابن طباطبا)
ابو سرایا سری بن منصور از طایفه بنی شیبان است از فرزندان هانی بن مسعود و بعضی گفته اند از طایفه بنی ربیعه است و در ساحل شرقی فرات سکونت داشته بعد با یزید بن مزید در ارمنیه برای جنگ با خرم دینان اشتراک پیدا کرد . ابو سرایا پیشتاز لشکر امین شد و قبل از شروع جنگ تمایل با هر ثمه پیدا کرده و به او ملحق گردید .
برای برپایی جنبش شیعی که محمدبن ابراهیم و داعی اش ابوالسرایا آن را رهبری کردند، دو علت ذکر شده است. علت اول: همانا پریشانی اوضاع دولت است. چون فضل بن سهل قدرت و نفوذ را در دولت عباسی در انحصار خود در آورد و مأمون در کارها اختیاری نداشت وی مأمون را در کاخی منزل داد و او را از دسترس خانواده و سرداران دور نگه داشت. در نتیجه آن دسته از بنی هاشم و بزرگان و مردم که در عراق بودند از این کار به خشم آمدند و در شهر شورشها به پا شد و ابن طباطبا نخستین کسی بود که در کوفه قیام کرد.[43]
اما دومین عاملی که موجب برپایی جنبش محمدبن ابراهیم شد، تشویقهای ابوالسرایا بود چون روابط او در دولت عباسی تیره شده بود. مناسب می دید از این پیشوای علوی در جهت سرپیچی از فرمان دولت بهره جوید. محمدبن ابراهیم پیکی را به سوی فضل بن عباس بن عیسی بن موسی، که از جانب عباسیان بر کوفه حکم می راند، فرستاد و از او خواست تا با جنگ افزار و نیروی نظامی وی را کمک کند. ولی خبر یافت که فضل از کوفه بیرون رفته، در بیرون شهر منزل گزیده، در پیرامون منزلگاه خویش خندقی حفر کرد ، غلامان خود را مأمور ساخته است تا آماده جنگ باشند. ابن طباطبا که از این کار اطلاع یافت، ابوالسرایا را به کارزار آنان فرستاد و به او فرمود: در جنگ پیشدستی نکند، بلکه در آغاز آنان را به بیعت با او بخواند.[44]
ابوالسرایا کسانی را که در دژ بودند به اطاعت خویش فراخواند. اما آنان نپذیرفتند و به او و یارانش تیراندازی کردند و یکی از یاران ابوالسرایا را کشتند یا زخمی ساختند. ابوالسرایا آن فرد را پیش محمدبن ابراهیم فرستاد. ابن ابراهیم فرمود: با آنان پیکار کنند فضل و غلامانش بی درنگ پا به فرار گذاشتند و ابوالسرایا به سرای فضل دست یافت. سپاه او کوشیدند آن سرا را غارت کنند.[45]